کربلای پنج

جنون

شنبه, ۲ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۳۸ ق.ظ
بسم رب الشهدا
امروز بعد از امتحان ادبیات رفتم گلزار  شهدا و پس از عبور از تربت های پاک شهیدان سید محمد کدخدا و حاج منصور خادم صادق و محمد علی شاهچراغی و سید عبد الحمید حسینی رحمة الله علیهم قصد عزیمت به  قطعه شهدای گمنام ،پیش رفیقم به کد مجهولیت 3100 (اولین ردیف هشتمین قبر از سمت راست) گرفتم که با یه صحنه جالب رو به رو شدم یه زن چادری که تو این هوای بارونی داشت در قطعه شهدا برگ درخت ها رو جارو میکرد(به خاطر این که امروز شنبه ست و معمولا کسی قبرستان نمیرود) و ماشین206 سفیدش که درب راننده اش باز بود و کلید آن که در یک سر کلیدی با تصویر امام خامنه ای مد ظله العالی توی قفل صندوق عقبش بود در خیابان پارک بود و خودش داشت با شهدا بلند بلند صحبت میکرد...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۲
امیر رضا خشنودی

نظرات  (۲)

۰۳ دی ۹۱ ، ۲۱:۵۷ میلاد فریدنیا
سلام
قال المیلاد:الیوم علیکن بالجهدو التحصیل.
سلام.
خوب کردی پاکش کردی!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی