اسارت بانوان حرم حسینی
شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۶:۲۰ ب.ظ
یا حبیب الباکین
شب پنجم محرم بود که حاج مهدی مختاری میگفت:
وقتی میخواستند اسرا را از کربلا ببرند همه اسرا را بر اشتران سوار کردند عمر سعد ملعون آمد به حضرت زینب گفت میخوای کمکت کنم....
لهوف:
بانوان حرم حسینی را بر شترانی که گلیم پاره ای بر روی آنها بود سوار کردند.آنها بر شترانی سوار بودند که نه محملی داشت و نه سایبانی.آنان را با وجودی که امانت های پیامبران خدا بودند در حالی که صورتشان باز بدون نقاب بود و همانند اسرای ترک و روم در بدترین وضعیت و با اسیری و گرفتاری بردند....
وقتی میخواستند اسرا را از کربلا ببرند همه اسرا را بر اشتران سوار کردند عمر سعد ملعون آمد به حضرت زینب گفت میخوای کمکت کنم....
لهوف:
بانوان حرم حسینی را بر شترانی که گلیم پاره ای بر روی آنها بود سوار کردند.آنها بر شترانی سوار بودند که نه محملی داشت و نه سایبانی.آنان را با وجودی که امانت های پیامبران خدا بودند در حالی که صورتشان باز بدون نقاب بود و همانند اسرای ترک و روم در بدترین وضعیت و با اسیری و گرفتاری بردند....
۹۱/۰۹/۰۴
اگر مرد باشی همین دو بیت برا آتیش گرفتنت کافیه::
-وای از دمی که لشکر اعدا نکرد شرم/
کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا
-جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل/
گشتتند بی عماری محمل شتر سوار
رحمتش به روح شاعر اهلبیت محتشم کاشانی